داستانهای یک فروشگاه

متن مرتبط با «یزدی» در سایت داستانهای یک فروشگاه نوشته شده است

نان خشک یزدی....

  •   قبلا شنیده بودم غذا روی خلق و خوی ادم اثر دارد حتی می گویند اگر غذایی می خورید و حس می کنید که روی خلق و خوی شما اثرمنفی گذاشته بهتر است ان را دیگر نخورید.....یک نفر یک کیسه نان خشک یزدی برایمان نمونه اورد.....اگر دیده باشید نان خشک یزدی نان خشک خرد شده هستند که معمولا طعم خوبی دارد و نوع اصلیش بوی زغال و هیمه می دهد که البته این نوع اخری کمیاب است.....پلاستیک نان های خشک روی میز جلویم بود و من هم ارام ارام از ان می خوردم خدا می داند توی ان یکساعت که کیسه نان ها جلویم بود و حواسم نبود چقدر نان خشک خوردم......بعد یکی از بازار یاب ها امد و گفت چک ما اماده است که ما گفتیم باید سر وقتش که مقرر شده بیاید و از حسابدار بگیرد که اصرار کرد که اگر من چک را امروز به شرکت تحویل ندهم حسابم را می بندند چون از مدتش گذشته .....خلاصه هر چه ما می گفتیم نمی شود ایشان اصرار می کرد که نهایتا صدایمان را بالا بردیم و ........و او هم بدون چک از فروشگاه خارج شد......بعد از مدتی بخاطر رفتارم بشدت پشیمان و ناراحت شدم بعد بلند شدم و با دردسر شماره تلفن ان بازاریاب را پیدا کردم و به او زنگ زدم و خواهش کردم که بیاید و چکش را بگیرد و بعد بلند شده ان پلاستیک نان خشک را از روی میز برداشته و به یکی از همکاران دادم و گفتم بروید این نان خشک ها را با احتیاط بخورید! و بعد به ان طرف خیابان رفتم و یک موز گنده خریدم و , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها